چکیده

هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی کیفی وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی سردشت انجام گرفته است.

روش: پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی (از نوع تفسیری) می باشد و جامعه آماری آن کلیه مصدومین بمباران شیمیایی سردشت بودند. نمونه شامل ١٥ مرد و ١٥ زن بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی سردشت از افراد نمونه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مقوله بندی و دسته بندی داده‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که شکایت هایی شامل؛ ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران، ناتوانی در ابراز احساسات، تغییرات خلقی، احساس حقارت، زودرنجی، کابوس های وحشتناک، وابستگی عاطفی، عدم روابط صمیمانه در میان اعضای خانواده، وجود مشاجرات خانوادگی، نارضایتی از روابط زناشویی، عدم رضایت از نقش والدینی، و ارتباط ناسالم با فرزندان در طیف وسیعی از مصدومین مشاهده می شود.

نتیجه گیری: بمباران شیمیایی به طور گسترده باعث بوجود آمدن مشکلات زیادی در وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین شده است و این افراد نیازمند مداخلات حمایتی از سوی مردم و نهادهای دولت هستند.  

جنگ، همواره یک موضوع جدی و مختل کننده بهداشت عمومی جامعه بوده است. از میان عوامل استرس زا، شاید هیچ کدام به این اندازه شدید و وسیع نباشد (باقری کبورق، 1384). در این بین حملات شیمیایی به عنوان یکی از مخرب ترین ابزارهای جنگی توانسته آسیب های کوتاه مدت و بلندمدت خانوادگی، روانی و عاطفی بر جای بگذارد (قهاری، 1386). وسیع ترین حملات شیمیایی که تاکنون صورت گرفته، در جنگ هشت ساله عراق (1988-1980) بود. در این جنگ حدود 50000 نفر نظامی و غیرنظامی در معرض حملات شیمیایی از جمله گاز سولفور موستارد[1]  قرار گرفتند (کردبچه حسین آباد، 1386).  ارتش عراق در تابستان 1366 شهر کوچک سردشت را با 4 بمب 250 کیلوگرمی سولفور موستاد بمباران کرد که منجر به مصدومیت 4500 نفر گردید. یکی از پیامدهای جنگ مجروحانی هستند که دچار صدمات جسمی، روانی، اجتماعی، و عاطفی شده اند که به نوبه خود می تواند مشکلات روانی و رفتاری متعددی برای فرد آسیب دیده و اعضای خانواده وی بوجود آورد. یکی از این مشکلات بوجود آمدن نابسامانی و اختلال در زندگی و ویژگی های عاطفی فرد آسیب دیده است (پرنتیس[2]، 2004). صرف نظر از نوع منبع آسیب، قرارگرفتن در معرض هر تجربه آسیب زا[3]، باعث بروز پیامد های هیجانی یا روان شناختی می گردد که هم بقاء و هم سازگاری فرد را مورد تهدید قرار می دهد (سیلوی و استیل[4]، 2006).

در جنگ هایی که سلاح های شیمیایی بکار می رود آسیب های ناشی از استرس روان شناختی بیش از هر چیز دیگر خواهد بود. فقدان هویت و امنیت، رواج شایعه، برانگیختگی‌های هیجانی و اشکال در تمرکز از جمله نشانه های روانشناختی است که در بحران شیمیایی قابل پیش بینی می باشند (خاطری و جنتی محب، 1386). مسئله اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)[5] به عنوان مهمترین اختلال ناشی از جنگ، در زمان بروز جنگ ها و درگیریهای ویرانگر حادثه ای است فاجعه مانند همراه با عواقب غیرقابل پیش بینی و مخرب طولانی مدت برای فرد آسیب دیده، خانواده و اجتماع فرد مبتلا که در آن زندگی می کند (سولمان و همکاران[6]،2001). وضعیت عاطفی یکی از فاکتورهای مهم در سلامتی روان و کارکرد موثر فرد در روابط بین فردی می باشد. منظور از وضعیت عاطفی، ویژگی های خلقی، ابراز بهنجار احساسات شخصی، توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران و تداوم رابطه، ترس از مردم و روبه رو شدن با آن ها، کابوس و ... می باشد. در برخی مطالعات انجام شده در زمینه علایم مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه، علاوه بر علایم اصلی، بر وجود یک مجموعه از مشکلات مرتبط با این اختلال از قبیل؛ مشکلات وابستگی عاطفی، مشکلات ارتباط بین فردی، اضطراب اجتماعی و کابوس های شبانه و ترس از تنهایی تاکید شده است (ریناد[7]، 2009؛ کانو[8]، 2007؛ فریه و همکاران[9]، 2006).

 کیفیت تجربه مواجهه با آسیب ناشی از سلاح های شیمیایی می‌تواند ناتوان کننده باشد، درگیری روانی زودرس و پیشرونده این حقیقت را تأیید می کند که ضربه روحی و مشکلات عاطفی ناشی از سلاح های شیمیایی مانند آثار پوستی، چشم یا ریوی آن از نظر بالینی قابل تشخیص و ارزیابی است (احمدی و همکاران، 2010). مدارک پژوهشی زیادی وجود دارد که نشان می دهد بسیاری از آسیب دیدگان شیمیایی از بیماری های جسمی و روانی رنج می برند، وابستگی یا طرد عاطفی در نیمی از مصدومان، اضطراب در 57 درصد، افسردگی بین 57 درصد تا 92 درصد و تحریک پذیری و عصبی شدن در اکثر آسیب دیدگان گزارش شده است (کاترین و همکاران[10]، 2012). همچنین یافته های پژوهشی نشان می دهند که کهنه سربازان و نظامیان جنگ ویتنام در کنار آمدن با مشکلات؛ تنهایی و انزوای اجتماعی، احساس گم گشتگی، مسئولیت، استیصال و احساس از دست دادن هویت، فقدان کنترل بر زندگی و سرزنش خود دچار ناتوانی هستند (ماتساکین[11]، 2002). پژوهشی دیگر ادعا کرد که حداقل نیمی از سه میلیون سربازی که در جنگ ویتنام شرکت کرده بودند، به مشکلات شدید روانی و عاطفی دچار هستند (واکرووش[12]؛ به نقل از فرشید فر،1372). نشانه‌های PTSD، ضعف عملکرد اجتماعی ناتوانی در ابراز احساسات و اختلالات شخصیتی در بازماندگان حمله شیمیای حلبچه در کردستان عراق، 18 سال بعد از حمله شیوع بالایی داشت (احمدی و همکاران، 2010). میزان بالای بیماری های قلبی، فشارخون بالا، افسردگی و ضربه روحی ناشی از جنگ در سربازان جنگ خلیح فارس، ناشی از مواجهه با گازهای شیمیایی بوده است (بوتول[13]، ترجمه فرخجسته، 1382).

اثرات بمباران شیمیایی نه تنها وضعیت روانی، جسمانی و عاطفی مصدومین را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه وضعیت خانوادگی، کیفیت زندگی زناشویی و سلامت روانی همسران و فرزندان افراد مصدوم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد (رادفر و همکاران، 1386، کالهون، بیچام و باسورث، 2002). در واقع نیمی از جانبازان به دلیل معلولیت خویش باعث ایجاد تنش در محیط خانواده می شوند (قهاری، 1386). وجود فردی معلول در خانواده، با معلولیت های جدی می تواند بر انسجام خانواده و خصوصاً زندگی فردی و اجتماعی تأثیر سوء گذاشته و منجر به بروز مشکلات عاطفی و خانوادگی گردد (خدایی اردکانی و کرمی، 1387). چندین مطالعه نشان داده اند که همسران جانبازان شیمیایی، از مشکلات روان شناختی گسترده ای چون افسردگی، علایم روان تنی، اضطراب و مشکل در روابط بین فردی رنج می برند (سلیمی و همکاران، 1388، خانی و همکاران، 1390). PTSD اثرات منفی شدید و ماندگاری را بر سازگاری و رضایت زناشویی، کارکرد عمومی خانواده و سلامت روانی شریک زندگی دارد که منجر به پرخاشگری، خشونت در خانواده، مشکلات جنسی، طلاق و فرزند پروری نامناسب می گردد (کالهون، بیچام و باسورث، 2002، ویسمن و همکاران، 1993). مطالعات دیگری نیز نشان داده اند که در خانواده های افراد جانباز، وقوع خشونت و پرخاشگری فیزیکی و کلامی بر علیه فرزندان و همسر شایع تر است (جردن و همکاران، 1992، کولکا و همکاران، 1990، بایم و ریگز، 1996).

در حالی که حدود 25 سال از حمله شیمیایی سردشت می گذرد در زمینه بررسی وضعیت عاطفی و خانوادگی کاری گسترده و کیفی انجام نشده است و از آن جایی که کسب اطلاعات بیشتر در مورد دامنه اختلالات، لازمه برنامه ریزی مؤثر جهت کمک به این افراد می باشد، پژوهش حاضر بر آن است تا وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی سردشت را به روش کیفی مورد بررسی قرار دهد.

روش

جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری

این پژوهش تحقیقی کیفی، از نوع تفسیری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مصدومین بمباران شیمایی شهر سردشت که توسط رژیم بعث عراق در 7 تیر 1366 شیمیایی شدند، و در هنگام شیمیایی شدن شهر سردشت حضور داشتند، تشکیل می دهد. نمونه تحقیقی در این تحقیق، 30 نفر (15 مرد و 15 زن) بودند که از بین جامعه آماری تعریف شده برای شرکت در انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته[14] به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، که به ترتیب زیر انجام شد. ابتدا لیست جانبازان شیمیایی را که در شیمیایی سردشت مصدوم شده بودند از بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان تهیه کرده و سپس از بین این جانبازان و آسیب دیدگان از هر دو جنسیت با درصد جانبازی متفاوت و از همه گروه ها و افراد با تحصیلات گوناگون و بی سواد و شرایط متفاوت، افرادی انتخاب و مصاحبه هایی با آنها صورت گرفت، نحوه انتخاب افراد به این صورت بود که با در دست داشتن لیستی که تهیه شده بود به افرادی که در دسترس بودند مراجعه و مصاحبه انجام می‌شد، و بعد از اتمام مصاحبه از این افراد هم اسامی تعدادی از جانبازان شیمیایی که آنها می‌شناختند، گرفته و این روند تا اتمام مصاحبه آخر ادامه پیدا کرد.

روش جمع آوری اطلاعات

برای بررسی وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در مرحله مقدماتی ابتدا مطالعاتی در منابع موجود در مورد اختلالات عاطفی و خانوادگی ناشی از جنگ انجام شده و سپس فهرستی از عوامل عاطفی، شخصیتی، اجتماعی ، موقعیتی، فیزیکی و اقلیمی که در بروز اختلالات عاطفی و خانوادگی می توانند نقش داشته باشند تهیه و در انجام مصاحبه مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا 20 سؤال در مورد وضعیت عاطفی و خانوادگی بمباران شیمیایی به صورت کلی از 4 نفر (2 مرد و 2 زن) در سطوح مختلف تحصیلی و با درصد جانبازی گوناگون و سنین مختلف پرسیده شد. و بعد از آن براساس جواب های بدست آمده از مصاحبه نیمه ساختار یافته مقدماتی، سؤالات نهایی طرح شد، سپس مصاحبه با نظر اساتید صاحب نظر مورد بررسی قرار گرفت و بعضی از سؤالات ویرایش و حذف شدند و براساس این مصاحبه نیمه ساختار یافته کار اجرا شد. در نهایت 10 سؤال برای جهت دهی به مصاحبه اصلی آماده سازی شد. سؤالات مصاحبه همان متغیرهای تحقیق است. این متغیرها عبارتند از: ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران، ناتوانی در ابراز احساسات، تغییرات خلقی، احساس حقارت، زودرنجی، کابوس های وحشتناک، وابستگی عاطفی، عدم روابط صمیمانه در میان اعضای خانواده، وجود مشاجرات خانوادگی، نارضایتی از روابط زناشویی، عدم رضایت از نقش والدینی، و ارتباط ناسالم با فرزندان، در این مصاحبه نمره بالاتر نشان دهنده وجود مشکلات بیشتر بود. در مرحله بعد اطلاعات بدست آمده از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها در دسته ها و مقوله ها و سپس در جدول ها و نمودارهایی به صورت فراوانی و درصد نوشته شد.

یافته‌ها

در پژوهش حاضر میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان به ترتیب 2/46 و 62/8 به دست آمد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها و مصاحبه، در جداول زیر دسته بندی شده اند.

بمباران شیمیایی بر وضعیت عاطفی مصدومین چه تأثیری داشته است؟

جدول ١. شکایتهای عاطفی رایج بین مصاحبه‌شونده‌ها

شاخص آماری

 

متغیرها

مردان

زنان

درصد کل

15n:

15n:

درصد

درصد

 

ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و ابراز احساسات

66.66%

80%

73.33%

احساس حقارت در مقابل دیگران

53.33%

66.66%

60%

تغییرات خلقی شدید و زودرنجی

86.66%

93.33%

90%

خواب و کابوس های وحشتناک

66.66%

80%

73.33%

وابستگی عاطفی

93.33%

100%

96.66%

 طبق جدول شماره ١ نتایج بدست آمده از بررسی مشکلات عاطفی آسیب دیدگان نشان داد که متغیر وابستگی عاطفی، 29 نفر (96.66%) عمده ترین شکایت عاطفی در میان مصاحبه شوندگان مرد و زن می باشد. در حالی که متغیر احساس حقارت، 18 نفر (60%) کمترین شکایت را در بین مصاحبه شونده ها داشت.

بمباران شیمیایی بر وضعیت خانوادگی مصدومین چه تأثیری داشته است؟

جدول ٢. شکایت های خانوادگی رایج بین مصاحبه شونده ها

شاخص آماری

 

متغیرها

مردان

زنان

درصد کل

n= 15

n= 15

درصد

درصد

 

عدم روابط صمیمانه در میان  اعضای خانواده

66.66%

53.33%

60%

وجود مشاجرات خانوادگی

60%

46.66%

53.33%

نارضایتی از روابط زناشویی

86.66%

73.33%

80%

عدم رضایت از نقش والدینی

93.33%

86.66%

90%

ارتباط ناسالم با فرزندان

80%

66.66%

73.33%

همان طور که در جدول ٢ پیداست نتایج حاصل از بررسی وضعیت خانوادگی شرکت کنندگان نشان داد که متغیر عدم رضایت از نقش والدینی، 27 نفر(90%) عمده ترین شکایت خانوادگی در میان مصاحبه شوندگان مرد و زن می باشد. در حالی که وجود مشاجرات خانوادگی، با ١٦ نفر(53.33%) کمترین میزان شکایت را در بین مصاحبه شونده ها داشت.

بحث و نتیجه‌گیری

بمباران شیمیایی یکی از تأسف بارترین فجایع بشری می باشد که منتهی به پیامدهای ناگوار انسانی و محیطی  شده است. در پژوهش حاضر نیز اثرات این حادثه بر ساکنان شهر مرزی سردشت به روش کیفی بررسی شده است.

نتایج حاصل از بررسی مشکلات عاطفی رایج بین شرکت کنندگان نشان داد که وابستگی عاطفی با میزان شیوع 97 درصد عمده ترین شکایت عاطفی در میان مصاحبه شوندگان مرد و زن  و احساس حقارت دارای کمترین میزان شکایت  با نرخ شیوع 60 درصد می باشد. نرخ شیوع کابوس های شبانه 73 درصد، زود رنجی 90 درصد و ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و ابراز احساسات 73 درصد می باشد. تحقیقی مشابه نشان داد که احساس ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران، وابستگی، احساس خجالت درونی، احساس گناه و حقارت از مشکلات اساسی جانبازان جنگ میباشد(نامداری، 1368). از طرفی دیگر، برخی از پژوهش ها نشان می دهند که افرادی که دچار اختلال استرس پس از ضربه شده اند، تأثیرات بسیار منفی از لحاظ روانی، عاطفی و هیجانی بر روی خانواده هایشان دارند. قربانیان جنگ ممکن است رویدادهای آسیب زا را روزها، هفته ها یا ماه ها با یادآوری درد و رنج ناشی از آن و یا به شکل کابوس هایی، مجدداً تجربه کنند(سیلوی و استیل، 2006). آسیب دیدگان شیمیایی بدلیل پیامدهای گازهای شیمیایی علاوه بر ابتلا به ضایعات و صدمات فیزیکی و عوارض نامطلوب عصبی و روانی که تا سالیان دراز تداوم دارند، دچار عدم تعادل عاطفی نیز شده اند و از نظر عاطفی شدیداً وابسته هستند و به دنبال حمایت‌های بیرونی جهت کسب امنیت و بازیابی آرامش روانی می‌باشند.

همچنین نتایج حاصل از بررسی مشکلات خانوادگی رایج بین شرکت کنندگان نشان داد که عدم رضایت از نقش والدینی، 27 نفر (90%) بیشترین شکایت را در میان مردان و زنان مصاحبه شونده نشان می دهد. در حالی که کمترین شکایت مربوط به ارتباط ناسالم با والدین، 12 نفر (40%) می باشد. این یافته همسو با نتایج (جانسون[15]1980؛ به نقل ازمداحی، 1371) بود. وی نیز در مطالعه خود گزارش کرد که هر چه شدت معلولیت رزمنده بیشتر باشد، جابه جایی نقش ها و مسئولیت ها در میان خانواده نیز شدت می یابد، که در نهایت موجب ایجاد فشار روانی و اختلال در نظام و سلامت خانواده در کلیه ابعاد می شود. از طرفی دیگر، برخی از پژوهش ها نشان می دهند که آسیب دیدگان جنگ مشکلات خانوادگی بیشتری از لحاظ کارکرد های اجتماعی دارند و همچنین این گونه افراد در مقابل افراد عادی از سلامت روانی کمتری برخوردار هستند (دیوید سون و میلورا[16]، 2003). فرزندان سربازان از جنگ برگشته عزت نفس پایین تری در مقایسه با افراد عادی دارند (ویستر نیک و جیارتانو[17]، 2006). اختلال استرس پس از ضربه در فرزندان قربانیان جنگ افزارهای شیمیایی خیلی شایع است (احمدی و همکاران، 2010). در تبیین نظری این یافته‌ها می‌توان گفت از آنجا که خانواده به عنوان رکنی مهم در رشد و اعتلای شخصیت انسان مطرح است. یکی از عوامل آسیب رسان به ساختار خانواده، معلولیت یکی از اعضای خانواده می باشد که باعث بوجود آمدن مشکلات جسمانی و روانی و اجتماعی در فرد آسیب دیده می شود و این مشکلات پیامدهای روانی و رفتاری متعددی برای فرد آسیب دیده و دیگر اعضای خانواده او به همراه دارد، لذا می توان گفت که بمباران شیمیایی بر وضعیت و روابط اعضای خانواده مصدومین تأثیر منفی گذاشته است.  

با توجه به اینکه این مصدومین در اکثر ابعاد سلامت عاطفی و خانوادگی دچار آسیب شده اند لازم است دولت و نهادهای حمایتی مردمی، خدمات پزشکی،  روانشناسی و مشاوره ای منسجم و کارآمد به این قربانیان ارائه دهند. همچنین لازم است تأثیر بمباران شیمیایی سردشت بر فرزندان افراد قربانی نیز مورد بررسی قرار گیرد و در صورت نیاز مداخله های زود هنگام صورت پذیرد.

تشکر و قدردانی

لازم است از همکاری بنیاد شهید و جانبازان سردشت و کلیه آسیب دیدگان ارجمندی که ما را در انجام پژوهش حاضر یاری دادند تشکر و قدردانی نماییم

 

پانوشت‌ها:

1. sulfur moustard

1. Prentiss. A. M

2. stressor

3. Silovie. S. & Steel. M. L 

4. Post Traumatic Stress Disorder (PTSD)

5. Solmon. Z. & et al.

1. Renaud. E. F.

2. Cano. A

3. Frueh. B. C. & et al.

4. Catherine E.M, Kirsten M, & Richard J. S.

5. Matsakis. A.

6. Wush. V.

1. Bouthoul. G

1. semistructured interview

1. Johnson. L

2. Davidson. A. C. & Mellor. J

3. Westerink. J. & Giavratano. E